اینجا مثل قبرستان بی گور شده برایم.تا دست به قلم میشوم اشکهایم سر میخورد روی گونه هایم

کاش به راحتی نوشتنش بود، مثلا بنویسی آرام باش و آرام شوم.نمیدانم چرا در عین حال که همه چیز معنایش را برایم از دست داده باز هم غمگینم.تمام شب را بیدارم.در همان گروه مجازی نگاه میکنم به کلمات اینو آن.نمیدانم به دنبال چه می گردم.هرچه هست نزدیک نیست.بعد بی حوصله میشوم و سرم را میکنم توی بالشت خودم را میزنم به مردن.حتا هم نیستمنمیدانم چه مرگم است

آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست

نمیدانم ,بی ,حوصله ,آرام ,میشوم ,میکنم ,هست نزدیک ,نزدیک نیست ,هرچه هست ,گردم هرچه ,می گردم

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

محمد عرفان موحدیان ترجمه انگلیسی به فارسی خاتــون آموزش ماین رایگان اتریوم (ETH) شگفتا کاشت مو | هزینه کاشت مو لافکادیو واتس لینک | لیست تمام گروه های واتساپ استان های ایران دانلود کتاب تست حقوق تجارت دکتر قربانی عکس نوشته امام زمان